سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نحن اقرب من حبل الورید

www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ

www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ

www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ

www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ

www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ

www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ

www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ

www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ

www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ

www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ


ارسال شده در توسط محمد محمودی

 

www.RangarangGroup.com | گروه اینترنتی رنگارنگ


در 15 سالگی آموختم که مادران از همه بهتر می‌ دانند ، و گاهی اوقات پدران هم .


در 20 سالگی یاد گرفتم که کار خلاف فایده‌ ای ندارد ، حتی اگر با مهارت انجام شود .


در 25 سالگی دانستم که یک نوزاد ، مادر را از داشتن یک روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یک شب هشت ساعته ، محروم می‌ کند .


در 30 سالگی پی بردم که قدرت ، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن .


در 35 سالگی متوجه شدم که آینده چیزی نیست که انسان به ارث ببرد ؛ بلکه چیزی است که خود می‌ سازد .


در 40 سالگی آموختم که رمز خوشبخت زیستن ، در آن نیست که کاری را که دوست داریم انجام دهیم ؛ بلکه در این است که کاری را که انجام می‌ دهیم ، دوست داشته باشیم .


در 45 سالگی یاد گرفتم که 10 درصد از زندگی ، چیزهایی است که برای انسان اتفاق می‌ افتد و 90 درصد آن است که چگونه نسبت به آن واکنش نشان می‌ دهند .


در 50 سالگی پی بردم که کتاب بهترین دوست انسان و پیروی کورکورانه بدترین دشمن وی است .


در 55 سالگی پی بردم که تصمیمات کوچک را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب .


در 60 سالگی متوجه شدم که بدون عشق می‌ توان ایثار کرد ، اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید .


در 65 سالگی آموختم که انسان برای لذت بردن از عمری دراز ، باید بعد از خوردن آنچه لازم است ، آنچه را نیز که میل دارد ، بخورد .


در 70 سالگی یاد گرفتم که زندگی مساله در اختیار داشتن کارت‌ های خوب نیست ؛ بلکه خوب بازی کردن با کارت‌ های بد است .


در 75 سالگی دانستم که انسان تا وقتی فکر می‌ کند نارس است ، به رشد وکمال خود ادامه می‌ دهد و به محض آنکه گمان کرد رسیده شده است ، دچار آفت می‌ شود .


در 80 سالگی پی بردم که دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است .


در 85 سالگی دریافتم که همانا زندگی زیباست .

نوشته شده توسط خلیل سعیدی


ارسال شده در توسط محمد محمودی

پیرمرد دنیا دیده ای در حال حرکت به مسجد بود.

جوانی لا ابالی جلوی او را گرفت و با حالتی تمسخر آمیز گفت: حاج آقا به مسجد می روید؟

پیرمرد گفت: بله

جوان خندید و گفت: هنوز انبار خدا از نماز و روزه شماها پر نشده است؟

پیرمرد خندید . گفت: عبادت های همه بندگان نه چیزی به خداوند متعال اضافه می کند و نه چیزی از او کسر می نماید.

جوان: مگر برای خدا عبادت نمی کنید؟

 پیرمرد: برای رضای خدا عبادت می کنیم، رضای خدا دراین است که انسان به کمال برسد، راه رسیدن به کمال هم عبادت است(1) بنابراین، عبادت ما، راه رسیدن ما به کمال است!

جوان اندکی اندیشید و گفت، منظورت این است که کسانی که عبادت نمی کنند خودشان را از قراردادن در راه کمال و حرکت به سوی مقصد باز می دارند؟

پیرمرد گفت: آفرین! ماشاالله هوش خوبی داری، عاقبت به خیر بشوی درست و کامل مطلب را تحویل گرفته ای!

لحن جوان کمی عوض شد و این بار محترمانه پرسید: حاج آقا! روزه چگونه ما را به کمال نزدیک می کند؟

پیرمرد لبخندی زد و گفت: پسر خوبم! مگر نمی دانی که ورزشکاران برای اینکه در میادین ورزشی در روز مسابقه پیروز شوند، تمرین های متعدد و سخت می کنند؟

جوان گفت: چرا

پیرمرد گفت: وقتی انسان یک ماه تمرین کند که از غذا و خوردنی های حلال خود هر وقت بخواهد استفاده نکند، اراده قوی پیدا می کند و می تواند بعدا از خوردنی های حرام و کارهای ناشایست هم خودداری کند. روزه تمرین برای تقویت اراده و استحکام صبر و بردباری است.(2) این کار باعث می شود روزه داران اراده قوی برای پایداری بر کارهای حق، مقابله با باطل و صبوری در عرصه مصائب، مشکلات و گناهان داشته باشند.

جوان با حالت التماس گونه ای گفت: حاج آقا من می خواستم شما را دست بیندازم اما شما با صبر و بردباری و متانت و اخلاق اسلاتمی و توضیح درست و کامل سؤوالاتم مرا هدایت کردید.(3) حالا بگویید من چگونه می توانم در راه کمال قرار بگیرم؟

پیرمرد گفت: در راه کمال هستی انشا الله، بیا در این مسیر حرکت کنیم!

جوان با ذوق و شوق گفت: چطور؟

پیرمرد اظهار داشت: بیا با هم به خانه خدا برویم، به او پناه ببریم، از او در خواست هدایت، کمک و یاری نماییم. این خانه، خانه ای است که کسی از آن محروم بیرون نمی آید بیا پسرم با هم به مسجد برویم(4)

از آن روز به بعد اهالی محل جوان را می دیدند که به جای اینکه سر کوچه وقت گذرانی کند، دنبال کار و کسبی رفته و در هنگام اذان، در صف جماعت مسجد حاضر بود:

امر ما بر زاهدان متقی

دوری از عجب است و کبر و تکروی

امر ما بر نوجوانان شریف

عفت است و دوری از فعل سخیف

امر ما، امر گذشت و خوشدلی است

هرکه غیر از این کند، از ما بری است.(5)

1-ذاریات56

2- بقره 183

3- فصلت35-34

4-ذاریات 50

5- مثنوی گل روی خدا ص 70

عباسعلی کامرانیان روزنامه کیهان


ارسال شده در توسط محمد محمودی
برخی نیز بر این عقیده‌اند که این وسایل اگرچه ظاهری کاملا بدیهی دارند می‌توانستند ابزاری برای استفاده در کارهایی مجزا از ویژگی‌های خود نیز باشند.

باستان‌شناسان در منطقه میراآندریاک ترکیه موفق به کشف وسیله‌ای برنزی مخصوص آرایش متعلق به عصر روم باستان شدند.

به گزارش فارس ، این وسایل که موچین‌ها و انبرک‌هایی برنزی و مخصوص آرایش بوده و در حدود 1800 سال قدمت داشته‌اند، در محوطه‌ای قدیمی در شهر بندری آندریاک کشف شده‌اند.

باستان‌شناسان اعلام کردند، این اشیا  نشان دهنده آن است که زنان این منطقه در عصر امپراتوری روم این امکان را داشته اند که به وسیله اشیایی همچون آینه و لوازم آرایشی چهره‌ای موجه و آراسته را برای خود به وجود آورند.

برخی نیز بر این عقیده‌اند که این وسایل اگرچه ظاهری کاملا بدیهی دارند می‌توانستند ابزاری برای استفاده در کارهایی مجزا از ویژگی‌های خود نیز باشند.

وسایلی مشابه به لوازم کشف شده کنونی نیز در کاوش‌های گذشته باستان‌شناسان در این منطقه به دست آمده بود که نشان می‌دهد شهر بندری آندریاک در زمان امپراتوری روم، از وضعیت شهر نشینی بالایی برخوردار بوده است.

ارسال شده در توسط محمد محمودی
کفش همت به پای اراده محکم و لباس زیبای تقوا بر تن و گلاب ناب انابه بر لب که چند ساعتی بیش تا ورود به میهمانی خدا باقی نمانده . بیایید در این ماه برای یکدیگر عافیت- سلامت و توفیق درک شبهای قدر را آرزو کنیم.
ارسال شده در توسط محمد محمودی
<   <<   6   7      >