سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نحن اقرب من حبل الورید

بسم الله الرحمن الرحیم

تا بچه ای و یکی دیگه بی منت  خرجت رو میده

تا بچه ای و هنوز مونده تا عقل رس شدنت و بی منت از جیب یکی  دیگه خرج میکنی/به این پول چرک کف دست ابدا فکر نمیکنی.خیالت راحته. ته دلت قرصه آب توش تکون نمیخوره.دنیا برات خیلی به ز اینیه که هست/ کاری نداری به جز بازی کردن.

آدما همشون خوبن. همه رو دوست داری. همه دوستاتن. اصلا نمیدونی حسادت چی هست.کینه / دو رویی/ لجاجت/ تکبر/بد دلی/جاه طلبی/ نامردی/ پول پرستی/غرور/ دروغگویی/منیت/و. . . در مجموعه لغاتت وجود ندارن.

 

اون بچه ی ساده و نادون یه کم که بزرگ میشه اسمشو میذاریم نوجوون.به همه اطمینان داره. هرچقدر مامان و بابا بهش نصیحت میکنن با این تیپ آدما نگرد/ با صاحبان  فلان خصیصه دوستی نکن/ این کارو بکن/ اون کارو نکن باورش نمیشه. میخواد خودش تجربه کنه. خودش به خودش ثابت کنه که درستو از غلط تشخیص میده. که به همه اثبات کنه دیگه بزرگ شده. عاقل و بالغ و همه چیز دان! 

با این دوستی میکنه/ با اون رفاقت میکنه/ واسه یکی مایه میذاره/ به اون یکی پول قرض میده/  واسه دیگری جون میذاره.    اگه تیز باشه هرکدوم از این کارا 6-7 ماهه جواب میده. طرف تو زرد باشه یه گافی میده که دستش رو میشه. معلوم میشه رفیق صدیق هست یا؟/ فاسقه یا عادل. /حسوده یا از اون رفیق مشتیاس که میگه اول رفیقم بعد من./ امانت داریش چطوره؟/ انصاف داره؟/ چند رو داره یعنی منافقه یا مثل کف دست صافه؟ /مغرور و متکبره یا متواضع؟

رفیق شفیق صدیق گوهریه واسه خودش. یه بابایی خیلی با ما ادعای رفاقتش میشد.و در این زمینه از اغراق فراتر میرفت. <تو صمیمی ترین دوست منی. این رابطه ای که ما با هم داریم هیچ دو نفر دوستی ندارن. همه حسرت ما رو میخورن. من بیشتر از چشمام به تو اطمینان دارم.و. . . . . > زد و ما افتادیم رو دور موفقیت. قبولی در کنکور ارشد. موفقیتهای پشت هم کاری. ارتقا و بالا رفتن پست مکرر. موفقیت عشقی. ومن  خام چاخانای اون نارفیق  باهاش یه کاسه بودم. نگو تخم حسادت( تخم دق) تو دل اون منافق کذاب میکارم.

بلاخره خودشو لو داد. اولین جایی که درون آدمو لو میده چشمه. نگاهش از یه نگاه پر مهر تبدیل شد به چشمای خالی/ و کمی بعد تر زمانی که تو یه سفر 6 روزه مدام با هم بودیم/ یه نگاه پر بغض و نفرت. کینه از چشماش میبارید. به نحوی که بی جهت  احساس گناه میکردم. در مورد کوچکترین موضوعات بدون اینکه نفعی در بین باشه دروغ میگفت. .....خودش بود. وقتی کسی اینهمه خودخواهی و غرور داشته باشه نمیتونه بهترین دوستاش رو هم نگه داره. دوستایی که میتونه بواسطه آنها آموخته هایی در رابطه با زندگی داشته باشه و منافع زیادی کسب کنه. رنجاندن انسانها که کار سختی نیست هنر نیست همه بلدند.اگر این توان را در خود پرورش دهی که کسی را آزار ندهی/ آنگونه که مردم در مرگت گریه کنند و خواهان مجالستت باشند/هنرمندی. بدی کردن / دروغگویی/ دو رویی/ خود خواهی/آذیت کردن بقیه با دست و زبان کاری است که از دست همه بر می آید. بدتر از آن غیبت و تهمت است  که همین حالا من دارم انجام میدهم. خدایا مرا از غرور و عجب و تمسخر دیگران مصون بدار که از مهالک است و تو خود میدانی که من بنده ضعیف بد بخت تو هستم. اگر تو نباشی تو را نداشته باشم/ هیچ ندارم.هیچ ندارم.از افتادن به نابودی حفظم کن. که کسی که تو را دارد غنی ترین کس است و به هیچ چیز و هیچ کس نیاز ندارد. خدایا در لغزشها نگهم دار که من جز تو کسی ندارم. خدایا دلم را به خودت وتنها خودت وفقط وفقط خودت محکم کن.رهایم نکن. من از دست رفیق 7-8 ساله ام دل شکسته ام. به نظرم او حق نداشت پهلوی مادرش بد مرا بگوید تو میدانی که من احمق در این دوستی سنگ تمام گذاشتم. او به ضرر خودش عمل کرد با اینکه از لحاظ مسائل مورد توجه زمینیها که برای خودم کم اهمیت اند از او سر بودم تو میدانی که لحظه ای احساس برتری نکردم. دلم را با رفتار های زننده ش شکست. تو شاهد بودی امام رضا هم شاهد بود. سالها پیش او دوستی با من را شروع کرد اما هر روز که تماس داشتیم خواب برادرم را دیده بود یا میگفت که برادرم تعقیبش کرده.به ندا ی وجدان میدانستم که اوست که به حمید فکر میکند . دروغ میگوید که 4 روز هفته حمید تعقیبش میکرده. سر بسته گفتم که حمید کس دیگری را دوست دارد. اما مثل اینکه همه چیز را خراب کردم. من میگویم اگر این رابطه به خاطر نزدیک شدن به حمید شروع شد که . . .

نمیدانم خدایا شاید حقیقت بر خلاف شواهد و قراین باشد پس تو خودت بین ما حکم کن که تو احکم حاکمینی. و کاری کن که خاطی بفهمد چوب کدام کارش را میخورد. علیرغم قولی که اظهار میدارد چوب خدا صدا نداره.

 


ارسال شده در توسط محمد محمودی